نگاهی به چهل و هفتمین نشست جهانی اقتصاد داووس و سونامی انقلاب چهارم صنعتی
ترجمه: دکتر کیانوش قلاوند*
چهل و هفتمین نشست مجمع جهانی اقتصاد از 17 تا 20 ژانویه 2017 به مدت چهار روز و با حضور رهبران ارشد سیاسی و اقتصادی و بیش از 3000 نماینده از محافل سیاسی، اقتصادی، علمی و رسانهها و کارآفرینان بخش خصوصی از بیش از یکصد کشور جهان در شهر داووس سوئیس، با موضوع اصلی رهبری؛ پاسخگویی و مسوولیت پذیری گشایش یافت. مجمع جهانی اقتصاد امسال با تمرکز بر آنچه چهارمین انقلاب صنعتی نام گرفته آغاز به کار کرد. بررسی نقش فناوری های پیشرفته در تحولات صنعتی و تاثیر آن بر بازار جهانی کار محور اصلی گفتگوهای این نشست بود.

کلاوس شواب موسس مجمع جهانی اقتصاد و رییس اجرایی این مجمع، در سخنرانی آغازین خود گفت: جهان کنونی با تغییرات و توسعه سریع رو به رو است و ما نیازمند به نوعی رهبری جدید که پاسخگوی اوضاع بوده و مسوولانه اقدام نماید بیش از هر زمان دیگری نیازمندیم. وی افزود ما باید با دوراندیشی و با هدف مشخص و همبستگی به حل چالش های مختلف پیش روی جهان کمک کنیم.
امسال همچنین در آستانه نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد سازمان اوکسفام در تازه ترین گزارش خود از شکاف عمیق ثروت در سال ۲۰۱۶ پرده برداشت. اوکسفام با اعلام این گزارش که ۸ تن از ثروتمندان جهان بیش از نیمی از ثروت جهانی را در اختیار دارند، اعلام کرد شکاف طبقاتی بیش از گذشته در جهان گسترش یافته است.
بنابه گزارش اوکسفام، هیچگاه تا به امروز سطح رفاه جهانی تا به این اندازه به صورت نابرابر توزیع نشده است. اوکسفام برای نشان دادن اختلاف گسترده و روز افزون سطح طبقاتی در جهان به آمارهای سال ۲۰۱۰ اشاره کرده و گفته است که طبق آخرین محاسبات در آن سال مجموع داراییهای ۴۳ فرد ثروتمند جهان برابر با میزان ثروت نیمی از بخش فقیرتر مردم جهان بود.
مکس لاوسان رییس سیاستگذاری اوکسفام در این باره گفت: پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به این مسئله دامن زده است.
ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا پیشتر گفته بود که در مجمع جهانی اقتصاد داووس شرکت نخواهد کرد، چرا که به ادعای وی، حضورش در این اجلاس به منزله خیانت به آرمانهایی است که براساس آن ثروت تولید میشود. ترامپ رسما گفت که نتیجه شرکت در این نشستها خرابی بیشتر اقتصاد جهان و عمیق تر شدن شکاف طبقاتی است، که این کار به طور اتوماتیک و روزانه در حال انجام شدن است.
سی پی گورنانی مدیر اجرایی شرکت ماهیندراتک از نگرانیهای خود گفت: من از سرعت این انقلاب نگرانم. آیا حقیقتا آهنگ این تغییرات متناسب با تحولات اجتماعی هست یا خیر؟ آیا اصلا کسی روند این تغییر و تحولات را در نظر دارد؟ آیا تغییرات لازم در درون جوامع ما هم در حال وقوع است؟ از دیدگاه انسانی و ایمنی چه برنامههایی در نظر گرفته شده است؟ برخی آغاز چهارمین انقلاب صنعتی را اواسط قرن بیستم دانسته اند هرچند همهگیر شدن کامپیوترهای شخصی و سپس تلفنهای هوشمند در قرن حاضر جهشی غیرقابل پیشبینی در تسریع این انقلاب بوده است.
البته کسانی هم هستند که بر این باورند که چهارمین انقلاب صنعتی تازه در مراحل نخستین خود است و باید صبر کرد و دید تاثیر حقیقی آن بر وضعیت اقتصاد جهانی چگونه خواهد بود
سال گذشته که در چنین روزهایی، هیچکس نمی توانست تصور کند که بریتانیا به اتحادیه اروپا پشت کند و آمریکا با انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری، فرآیند جهانی شدن و همگرایی اقتصادی را که در قلب فلسفه و فرهنگ داووس جای دارد، بطور بنیادی زیر سوال ببرد.
اگر چه مجمع جهانی اقتصاد یک سازمان و نهاد بین المللی نیست، و هیچ صلاحیتی برای تصمیمگیری ندارد، اما تنها مرجعی است برای تبادل نظر و شناخت متقابل، که بخشی از نخبگان جهان را سالی یکبار گرد هم می آورد و فرصتها و مخاطراتی را که پیش روی جامعه بین المللی است، به بحث میگذارد. در واقع باید گفت قدرت و نفوذ مجمع جهانی اقتصاد نیز در همین غیر نهادی بودن آن است. ضمن این که این مجمع یکی از نمادهای جهانی شدن، و پیوندهای متقابلی است که بین مسایل و مشکلات، ملتها و کشورها به وجود آمده است. مجمع جهانی اقتصاد توانسته است چند روزی از سال، داووس سوئیس را به دهکده جهانی بدل کند. شمار زیادی از کسانی که اسم و رسمی دارند، حضور در این مکان بلند و برفی را فرصتی میدانند برای نشان دادن خود، شناخت دیگران، و قرار گرفتن در برابر دوربین رسانههای پر قدرت بین المللی به منظور تقویت نفوذ و انتشار مواضعشان در جهان.
نشست داووس آهنگ پر شتاب دگرگونیهای جهان را نیز به نمایش میگذارد. زیرا تاثیر تحولات اقتصادی و سیاسی، پیشرفتهای شگفت آور علمی و تکنولوژیک، تغییرات دایمی در تقسیم بینالمللی کار، عضویت کشورهای تازه در جرگه قدرتهای نوظهور و دیگر متغیر ها، فرصتها و در همان حال تهدیدها و حتی مخاطرات مرگباری سر بر میآورند که باید آنها را با افکار عمومی و تصمیمگیران در سطوح ملی و بین المللی در میان گذاشت.
سارا چپل، خبرنگار یورونیوز در گزارش خود میگوید: مجمع جهانی اقتصاد چهارمین انقلاب صنعتی را به سونامی فناوری پیشرفته تشبیه کرده که وضعیت اقتصاد ما را متحول خواهد کرد. اما تاثیر این انقلاب بر بازار کار چه خواهد بود؟ آیا روباتها جانشین انسانها می شوند و در نتیجه مشاغل بیشتری نابود خواهند شد؟
فلیپ جنینگس دبیرکل فدراسیون جهانی اتحادیههای کارگری تاثیر انقلاب دیجیتالی را بر بازار کار نگران کننده توصیف میکند و میگوید: بیایید نگاهی واقعگرایانه به ابعاد حقیقی این معضل داشته باشیم. ما 200 میلیون بیکار داریم. نیمی از شاغلان جهان در بخشهای غیر رسمی بازار اقتصاد کار میکنند و با تنها چند دلار در روز به حیات خود ادامه میدهند. به گمان من، با توجه به این آمار و ارقام عواقب انقلاب دیجیتالی بر بازار کار، وضعیت نگران کننده است.
در واقع زیر عنوان این درونمایه کلی، چهار موضوع اصلی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد: باز آفرینی همکاریهای بین المللی، ایجاد پویایی در اقتصاد جهانی، اصلاح ا قتصاد آزاد و آماده شدن برای چهارمین انقلاب صنعتی است.
سال گذشته، نشست مجمع جهانی اقتصاد درونمایه اصلی بحثهای خود را به مدیریت چهارمین انقلاب صنعتی اختصاص داده بود. داووس ۲۰۱۷ درونمایه تازهای را برگزیده است که می توان آنرا رهبری واکنشی و پاسخگویانه ترجمه کرد. منظور این است که چون شهروندان زیر تاثیر پدیدههای مرتبط با جهانی شدن دچار بیثباتی شده اند، رهبران بنگاههای اقتصادی باید با روشنی و به گونهای مسئولانه به پرسشها و نیازهای آنها پاسخ دهند.
همچنین مجمع جهانی اقتصاد در نشست امسال گزارشی در باره ریسکها و خطرهایی که بر اقتصاد جهانی سنگینی میکند منتشر کرده است، که از نابرابری و قطبی شدن جوامع گرفته تا شرایط آب و هوایی، حملات تروریستی، بحرانهای مرتبط با آب و غیره را پیش بینی و میزان تاثیر و احتمال وقوع آنها را اولویت بندی نموده است. ولی موضوعی که بیش از همه بر نشست امسال داووس سنگینی می کند، در رابطه با تغییر بسیار بزرگی است که قرار است در جهان بینی ایالات متحده آمریکا نسبت به روابط بین المللی اقتصادی اتفاق بیفتد.
از منطر تاریخی و واقعی از جنگ جهانی دوم به این سو، ایالات متحده آمریکا پرچمدار آزاد سازی داد و ستد کالاها و خدمات و جا به جایی سرمایه بوده است. زیرا با نفوذ و با پشتیبانی آمریکا بود که سازمان جهانی تجارت به وجود آمد. همه اتفاق نظر دارند که ایده تولد و توسعه و بالندگی اتحادیه اروپا با حمایت آمریکا انجام گرفت. ایالات متحده در پیوند با کانادا و مکزیک منطقه مبادله آزاد آمریکای شمالی (نفتا) را پایه گذاری کرد و، در دوران زمامداری باراک اوباما، گفتگوهای پر دامنهای را با کشـــورهای اقیانوس آرام و نیز اتحادیه اروپا ب رای ایجاد مناطق مبادله آزاد سازمان داد.
دونالد ترامپ، که همزمان با روز پایانی داووس ۲۰۱۷ در کاخ سفید واشنگتن مستقر شد، درباره روابط اقتصادی بین المللی از یک جهان بینی کاملا متفاوت پیروی و حمایت می کند. او با مبادله آزاد بر پایه قوانین سازمان جهانی تجارت میانهای ندارد، هوادار ناسیونالیسم اقتصادی است، از سرمایه گذاری شرکتهای آمریکایی در خارج خوشش نمی آید، از قرار دادهای مبادله آزاد تجاری منطقهای بسیار متنفر است، از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به شدت حمایت کرده و دیگر کشورهای اروپایی را آشکارا تشویق میکند از راه و روش بریتانیا پیروی کنند.
اما در نشست امسال برخلاف سالیان قبل، پرچم جهانی شدن و مبادله آزاد را، جمهوری خلق چین در دست داشت. خی جی پینگ، رییس جمهوری چین، با بهره برداری از جهان بینی تازهای که بر سیاست آتی واشنگتن سنگینی میکند، در نقش مدافع گشایش مرزها بر نشست امسال مجمع جهانی اقتصاد سایه انداخته است، و از طعنه زنی به مواضع رییس جمهوری منتخب آمریکا باکی ندارد. رییس جمهوری چین در داووس گفت که اقتصاد جهانی یک اقیانوس گسترده است. ما شنا کردن در اقیانوس وسیع اقتصاد جهانی را یاد گرفته ایم و این گزینش استراتژیک درست از آب در آمده است.
وی گفت: راستی اگر مائوتسه تونگ زنده می شد و می دید که یکی از جانشینان وی به ستایشگر بزرگ فرآیند جهانی شدن بدل شده و در این عرصه جای امریکا را گرفته است، چه واکنشی از خود نشان میداد؟
وی همچنین گفت: نباید جهانی شدن اقتصاد را عامل همه مسایل جهان تلقی کنیم. چنین تفکری نادرست است. جهانی شدن زمینه مساعدی را برای رشد جهانی فراهم آورده، جا به جایی کالاها و سرمایهها را آسان کرده و علم و تکنولوژی را پیش برده است. البته جهانی شدن عدم تعادل هایی را نیز به وجود آورده، ولی این دلیلی برای کنار گذاشتن ایده آن نیست. و این نشان میدهد که به رغم مواضع دونالد ترامپ در باره فرآیند همگرایی، محافل مالی جهان همچنان به آینده اقتصاد آمریکا بسیار خوشبین هستند.
از دیگر اقدامات صورت گرفته در نشست داووس امسال این بود که از مدیران بنگاههای اقتصادی خواسته شد تا از سه کشور دارای بیشترین اهمیت اقتصادی طی دوازده ماه آینده نام ببرند. در این نظر سنجی آمریکا اول و چین و آلمان دوم و سوم شدند. در حالی که در نشست سال پیش، در نظر سنجی مشابه سه کشور چین، آمریکا و برزیل در راس قرار گرفتند. این نشان میدهد که بخش بزرگی از مدیران بنگاههای صنعتی سخنان دونالد ترامپ در باره بستن مرزهای آمریکا را جدی نمی گیرند و امیدوارند این کشور به سنتهای دیرینه خود در زمینه آزادی بازرگانی و سرمایه گذاری وفادار بماند.
* دکتری اقتصاد کشاورزی و علوم محیطی (مدیریت بلایای طبیعی، ریسک و بیمه های کشاورزی)، عضو انجمن اقتصاد کشاورزی ایران و انستیتو مدیریت حرفه ای کشاورزی انگلستان